برچسب هویتی قاتل بشر

برچسب هویتی قاتل بشر !!

حیله کرد انسان و حیله اش دام بود
آنکه جان پنداشت خون آشام بود

رفت فکر و روشنایی یافتند
بر و بحر آشنایی یافتند

یکی از راههای پرهیزکاری از خشم، غم و اضطراب و.. و افکار منفی و برچسبهای ذهنی مولد آنها، توجه عمیق به ضرر و زیان و خطرات آنهاست. اولین گام این است که عمیقاً درک کنیم؛ همانطور که در شناخت درمانی و.. گفته شده؛ اتفاق بیرونی در تولید خشم و.. عامل اصلی نیست، بلکه فکر غیر منطقی و منفی پشت سر آن، عامل اصلی مولد خشم و.. است. علت اینکه در یک اتفاق مشابه واکنشهای افراد بسیار متفاوت است به خاطر تفاوت برچسب و تفسیر آن اتفاق یا افکار شکل گرفته در ذهن افراد است. خوب، بسیاری از مردم این مرحله را درک نکرده و حتی به این نظرمی خندند! و تصور می کنند فقط با اصلاح اتفاقات بیرونی، احساساتشان متحول می شود؛ غافل از آنکه اولاً تغییر دنیا مطابق میل ما تقریباً محال است و ثانیاً حتی در صورت امکان، باز هم تضمینی برتحول احساسات ما از خشم به عشق وجود ندارد. ( همه ما یادمان می آید که زمانی می گفتیم اگر دیپلم بگیرم مشکلاتم تمام می شود..اگر زن بگیرم..اگر خانه بخرم ..اگر بروم خارج..اگرزن مهربانی بگیرم...و هزاران اگر بر آورده شد.. ولی حال ما بهتر نشدکه بدتر هم شد؟؟!!) گام دوم درک ضرر و خطر فکر منفی و حس منفی متعاقب آن است. اینها باعث می شود که چسبیدن به برچسبهای ذهنی نظیر بی عرضه، بدبخت و..سست شود.
اگر معنای برچسب را از دید وسیع تری بنگریم و آن را در تشکیل برچسبهای ذهنی و انتزاعی تر "من" و "مال من" سهیم بدانیم، آنگاه بنظر می رسد که بر چسب های ذهنی قاتل شماره یک بشر هستند. خوب وقتی متوجه شویم کهبه جای راحت جان، نوعی قاتل نامرئی و خون آشام در ذهنمان نگه داشته ایم، در برخورد با آن جدی تر عمل می کنیم و راحت تر از شر آن رها می شویم.
 البته در این زمینه آمار دقیق وجود ندارد یا بنده بی اطلاع هستم ولی خیلی دور از واقعیت نیست که فکر منفی را قاتل شماره یک بشر در همه اعصار معرفی کرده یا حداقل در زمره چند محکوم ردیف اول قلمداد نماییم!!! خوب برای این ادعا چند دلیل ذکر می شود:
1- در بروز جنگ و دعواهای ریز و درشت بشر؛ منیت، خشم وکینه ، حسادت ، خود خواهی ناشی ازمنیت و افکار منفی.. حداقل در یک طرف دعوا، عامل اصلی( ولی پنهان) بوده است. و در خیلی موارد قاتل می گوید دست خودم نبود انگار یک لحظه دچار جنون آنی شدم! این جنون آنی جز تسلط شدید فکر منفی و احساس خشم همراه آن نبوده است که پس از طوفانی که به پا می کند، فکر دیگر و حس دیگر وارد می شود و قبلی را نفی می کند!!..برخی می گویند در هر جنگی پای یک زن وسط است! اما اگر این هم درست باشد باز بدون حضور فکر منفی و عدم تقوی و تسلط بر ذهن، هیچ زنی یا مردی نمی تواند جنگ بیافریند!!( البته واکنش دفاعی جزو فطرت بشر است و با جنگ ناشی از منیت فرق دارد..) اما در وضعیت صلح شاید وضع بهتر نباشد. به دلایل زیر باز پای برچسب ذهن خودمان وسط است:
2- بیماریها:  در خصوص علل بیماریهای قلب و عروق، سرطان و..عوامل مختلف ذکر می شود ( ژنتیک، تغذیه، تحرک بدنی، بهداشت و روحیه و...). حداقل در دنیای متمدن امروز نقش استرس و افسردگی در بروز و تشدید بیماریها، غیر قابل انکار است. از طرف دیگر روحیه منفی خود از عوامل اصلی رو آوردن به پرخوری، بد خوری ( گرایش به غذای ناسالم، الکل و..) و عدم تحرک بدنی است. روشی که افکار منفی و برچسبهای ذهنی تشکیل دهنده آن به طور مستقیم باعث شروع بیماری و یا تشدید آن می شوند به شرح زیر است:
ما به طور خدا دادی و فیزیولوژیکی واجد مکانیزمی دفاعی هستیم به نام "جنگ و گریزیا fight and flight mechanism " – که انشاالله مفصلتر به آن پرداخته می شود روشهای تن آرامی که در یوگا تمرین می شوند، متضاد این مکانیزم عمل می کنند-. این مکانیزم برای مواجهه با خطرات واقعی طراحی شده و به طور موقت با تغییراتی در خون و بدن، قدرت حمله یا فرار را چند برابر کرده و نعمتی است که به حفظ نسل بشر کمک شایانی کرده است. اما اسراف فراوان در تحریک این مکانیزم به دلیل خطرات کاذب ذهنی، بدن به مرور فرسوده و مسموم شده، فشار خون بالا می رود، تصلب شرایین به وجود می آید سموم گوناگون در خون جمع شده و سیستم ایمنی تضعیف می گردد. با تکرار مکرر افکار منفی ( حتی در غیاب خطر واقعی)،  مغز به اشتباه افتاده و به علت احساس شدید خطر، این مکانیزم را بارها در روز و شب فعال می نماید که در دراز مدت این فعالیت بی رویه کشنده خواهد بود. دربروز و تشدید سکته های قلبی و مغزی در بیشتر موارد افکار منفی ( اغلب تشکیل شده از برچسبهای ذهنی) که مولد روحیه های منفی ( خشم، غم و اضطراب و.. ) هستند حضور داشته و نقش کلیدی دارند. یک تحقیق در انگلستان افزایش سکته های فلبی علیرغم تغذیه بهتر مردم را، به عامل افزایش استرسها منتسب نموده بود. ثابت شده که استرس، افسردگی و روحیه منفی ( که همگی با واسطه افکار منفی ایجاد یا تشدید می شوند)، سبب تضعیف سیستم ایمنی هم می شوند. ناتوانی یا ضعف بدن درمقابله با عوامل بیماریزا( باکتری، ویروس و..) و سلولهای سرطانی بیماری و مرگ را در پی خواهد داشت. در بیماری سرطان عدم بخشش خود یا دیگران، به دلیل سلطه برچسبها، اغلب دیده می شود و با تضعیف نمودن برچسبها و افکار منفی و بخشش عمیق خود یا دیگران و لمس عشق الهی، افق بهبودی مشاهده می گردد.
3- تصادفات رانندگی: در تصادفات رانندگی فاکتورهای مختلف وضعیت جاده، خودرو و عامل انسانی ذکر شده که بنظر می رسد عامل انسانی مهمترین نقش را ایفا می کند. اگر عمیق شویم نقش برچسبهای ذهنی در اینجا هم دیده می شود. به عنوان مثال:
- خشم راننده که بدون فکر منفی معمولاً ایجاد نمی شود.
- افکار منفی در شب گذشته ممکن است علت اصلی بی خوابی راننده باشد.
- مصرف مواد مخدر یا الکل از طرف راننده معمولاً برای خلاصی از شر مزاحمتهای فکر منفی سمج و احساس بد همراه آن است.
-رانندگی با سرعت و خطرناک، گاهی به دلیل اثبات منیت و با عرضگی است.  برچسب ذهنی چون توهمی است نیاز به اثبات دارد که عمل، یکی از راههای اثبات آن است. مثلاً برچسب با عرضه یا زرنگ فی نفسه کلمه ای بیش نیست و نیاز به اثبات دارد. تأئید دیگران اقدام به عمل و.. از جمله راههای اثبات واقعی بودن آن است. رانندگی بد و نادیده گرفتن حق و حقوق دیگران و لایی کشیدن و.. می تواند برای عده ای عملی باشد در اثبات برچسبهای ذهنی شان.
- دلیل عمده حواس پرتی راننده غرق شدن در افکار و گفتگوی درونی همراه با بروز احساسات منفی است که از حضور در لحظه حال او را جدا کرده و مانع واکنش مناسب در موقع خطر واقعی می شود.
4- خود کشی: خود کشی درجات متفاوتی دارد و علت ریشه ای همه آنها این است که به دلیل هجوم و سرکوب برچسبهای متعدد و متضاد در اعماق ذهن، کمتر کسی خودش را دوست دارد ( با خود خواهی متفاوت است) و بلکه مرتب در حال سرزنش و ملامت خود است. خشم پنهان به خود و برچسبهای ناخوشایند درونی به دلیل اینست که انگیزه لازم برای حصول به برچسبهای ایده ال ایجاد شود. هر برچسبی ( چون برچسبها دو گانه هستند همگی داردی وجه منفی هم هستند) در خود "عناد به خود" و ناشکری عمیق را به همراه دارد. عدم بخشش خود یا دیگران به همین دلیل است.
خوب اینها گوشه ای از اتهامات برچسبهای توهمی بود در آسیب زدن به آدمیزاد

دعا: خدایا به انسانی که به دلیل غلبه فکر منفی و خشم می خواهد سبقت منجر به تصادف بگیرد، یا در مسیر بیمار شدن قدم بر دارد، یا به خود و نزدیکان و موجودات زنده آسیب بزند صبر، آرامش و آگاهی عطا بفرما! باشد تمامی بیماران و مجروحان جسمی یا روحی در تمامی دنیا شفا ، صبر یا عشق الهی دریافت نمایند!


۱ نظر:

سوگند گفت...

تلفیق کردن مفاهیم خودشناسی با دانش پزشکیان، موجب شده مطالب بسیار خوب و مفیدی بوجود آید.
ممنون.

ارسال یک نظر

لطفاً نظر خود را بخط فارسی بنویسید.

لطفاً فقط نظرتان درباره‌ی مطلب نوشته شده را بنویسید. و اگر پیامی برای نویسنده دارید، به پیوند "تماس با نویسنده" مراجعه نمایید.