مراقبه غذا خوردن! فلینظرالانسان الی طعامه پس انسان با چشم خرد به غذای خود بنگرد سوره عبس آیه 24 و کهف 19 خداوند از ما خواسته است تا به غذای خود با چشم بصیرت بنگریم ، چیزی که انگار، اکثر آدمها در این دنیای سرعت و رقابت، لذایذ سطحی، و چشم و هم چشمی، به بوته فراموشی سپرده اند! و خیلی چیزهای بیهوده را جدی می گیرند ولی به این توصیه اکید قران کریم توجه نمی کنند. توصیه ای که می تواند جسم و جان آنها را متحول کند و به آنها حیات دوباره ببخشد! بنظرم حداقل سه بعد این نظر به غذا به شرح زیر است: 1- غذا از راه معاشی درست و حلال به دست آمده باشد و نوع غذا هم حلال و پاک و عاری از مسکرات و مخدرات و..باشد . از پیامبر اسلام(ص) نقل است که " کسی که دوست دارد دعایش مستجاب شود طعام و کسب خود را از حرام پاک کند." در حدیث معروفی از امام حسین(ع) در روز عاشورا خطاب به لشکر کوفه آمده است:" آری شما حاضر به شنیدن سخن حق نیستید زیرا شکمهای شما از غذاهای حرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دلهای شما مهر زده است" 2- توجه به غذا خوردن با حضور در زمان حال اتفاق می افتد. مشاهده وضعیت محیط درونی( افکار و احساسات) و بیرونی( محل غذا خوردن) در زمان غذا خوردن، کار دیگری را همزمان انجام ندادن، رعایت سکوت و نشستن و با تمام وجود با غذا در ارتباط بودن، لازمه بصیرت و مراقبه نسبت به غذا خوردن است. نگاه به رنگ و شکل غذا، و توجه به حسهای بویایی و چشایی و لامسه در ارتباط با غذا خوردن، توجه عمیق انسان را به غذا معطوف می دارد. امروزه جویدن کامل هر لقمه و حس کردن کامل هر لقمه و توجه به لحظه ورود غذا به مری و معده و سپس لقمه بعدی را با تأنی و توجه برداشتن از عهده انسان ماشینی بر نمی آید ولی برای درک قسمتی از زندگی و نعمتهای آن لازم است!! همزمان توجه به تغییرات حس گرسنگی و سیری و قبل از سیر شدن کامل، بدون حرص و آز و با لبخند و رضایت و شکر درونی، دست از غذا خوردن کشیدن، از جمله مواردی است که دقت و توجه و مشاهده و مراقبه را کاملتر می کند. این توجه کامل فواید بی شماری دارد و ثابت شده است که در هضم و جذب غذا بسیار مؤثر بوده و مانع پر خوری می شود. این مراقبه بسیار نیرو زا بوده و انرژی و خاصیت غذا را می افزاید. همانطور که پروفسور ایموتو شعور آب را ثابت کرد؛ در ارتباط کامل با غذا بودن هم شعور غذا را تحت تأثیر قرار خواهد داد. صرف توجه و مراقبه در هنگام غذا خوردن گاهی از خود غذا هم جلوتر می زند! امروزه می شنویم که آدمهایی با تمرین و ممارست ذهنی صرفاً از طریق دریافت انرژی از نور خورشید ( البته با شرایط و روش خاصی، زیرا نگاه به نور خورشید همانطور که همگان می دانند می تواند منجر به کوری شود!) یا حتی از راه تنفس پرانیک، نیروی لازم برای ادامه حیات را اخذ می نمایند!! 3- سومین بعد نظر به طعام این است که به کمیت و کیفیت غذا توجه کنیم و با تدبر و تحقیق ببینیم چه غذا هایی برای سلامت جسم و روحمان مناسبتر است. در حال حاضر انسانها بر اساس محل زندگی شان و عادتهای قدیمی اخذ شده از پدر و مادر و جامعه از یکطرف و هوس و مزه ظاهری غذاها از سوی دیگر، طعام خود را انتخاب می کنند و توجهی به نیاز واقعی بدن و ارتباط غذا و سلامتی ندارند و با اینکار بیمارستانها و مطب پزشکان را پر می کنند!! تازه بعد از بیماری هم به جای تغییر اساسی در تغذیه (به علت اعتیاد به یک روش تغذیه واینکه غذا برای بسیاری حکم تخدیر کننده آلام روحی را پیدا کرده است!!) بیشتر به داروهای شیمیایی و جراحی تکیه می کنند و معمولاً هم نتیجه کمی می گیرند!! ( همین دیروز بود که یکی از همکاران مبتلا به دیابت -شهرام- به نگارنده می گفت حاضر است آمپول روزانه را تحمل کند و تغییر رژیم غذایی را نه!!). امروزه بسیاری از تحقیقات و تجربیات خردمندان قدیم و جدید ( از جمله ابو علی سینا) نشان داده است که تقریباً اکثریت قریب به اتفاق بیماریها ناشی از نوع و نحوه تغذیه بشر بوده و پرهیز مناسب و اصولی در غذا خوردن، بهترین درمان بیماریهاست. رویکرد دوباره بسیاری از خردمندان کنونی به تغذیه طبیعی و سالم و پرهیز از غذاهای مضر و پر خوری پس از افراط در خوردن همه چیز! انسان را به سخن پیامبر اسلام(ص) نزدیک و نزدیک تر کرده است: المعده بیت کل داء والحمیه راس کل دواء " معده خانه همه ی بیماریهاست و امساک و کم خوری در رأس همه ی داروهاست" در این وبلاگ سعی می شود در خصوص این بعد سوم نظر به طعام، به نقل از خردمندان و دانشمندان رشته تغذیه مطالب کلیدی آورده شود. هر چند در این خصوص بین علمای تغذیه اختلاف نظر وجود دارد ( همین اختلاف نظر باعث شده که برخی بهانه کنند و بگویند پس هر چه دلمان خواست بخوریم!! بنظرم این بهانه درستی نیست چون نظرات مشترک این دسته از علما هم بسیار زیاد است- از جمله اجتناب از پر خوری- که ما آن موارد مشترک را هم زیر پا گذاشته ایم و از طرف دیگر طبق اصل الهی "ان تتق الله یجعل لکم فرقانا" یعنی "اگر تقوا پیشه کنی خداوند قدرت تمیز درست و نادرست را به شما ارزانی می دارد" بنابراین هر انسانی می تواند تا حدود زیادی با رعایت این اصل به حقیقت نزدیک شود) در اینجا سعی می شود از تعصب کورکورانه به یک سمت خودداری شود و بهترین نظرات یا نظرات مشترکی که بیشتر آنها بر آن متفق القولند آورده شود. تجربه شخصی و سن و طبع نگارنده از یکطرف و گرایش وی به سمت حکما و دانشمندان کل نگر و طبیعت گرا هم در تمایل به یک روش خاص تغذیه (گیاهخواری) تأثیر گذاشته و شاید قابل تعمیم به همه نباشد. بنابر این خواننده محترم هم باید ضمن اجتناب از افراط و تفریط و تعصب، خود در این زمینه تدبر و مطالعه نموده و در کنار آن با تجربه شخصی ( در این زمینه شناخت نیاز واقعی فرد بوسیله خودش هم مهم است زیرا با توجه به طبع و مزاج و سن و شغل و..؛ نیاز افراد متفاوت است ) به طعامش نظر کند وبهترین روش تغذیه را برای خودش انتخاب کرده و جایگزین عادات غلط گذشته نماید. "برخی از مطالب فوق از دو کتاب پانزده روز تا سلامتی نوشته جمشید خدا دادی و دیدار از شهر خردمندان نوشته دکتر محمد مظفر پور اخذ شده است." |
۳ نظر:
سلام آقاي بناني
مطلب جالبي از يكي از همين كارشناسان علم تغذيه خواندم كه مرا به فكر واداشت و آن اين بود كه نوشته بود : حيوانات غذاي خود را از روي عادت نمي خورند به اين معني كه ساعت مشخصي را به اين كار اختصاص نمي دهند و خلاصه هر زمان كه شكمشان به قار و قور بيفتد غذا مي خورند اما ما آدمها به علت اينكه همه چيزمان ماشيني و از روي تكلف انجام مي گيرد كه غذا خوردن نيز از اين قاعده مستثني نيست براي همين در هر روز سه وعده غذا مي خوريم .
سلام . ممنون .از پست مفیدتون بهره بردم .
در مورد تامل در غذا :
هر خوردنی را اگر قبل از خوردن نگاه کنیم ... (می گم نگاه یعنی در اون تامل کردن و واقعا دیدنش )، از نظر تنوع رنگ ، بو ، مزه ، خاصیت ، اندازه ، محل رویش و ....و ...و ....
سخاوت بی نظیر و طراحی مدبرانه ی غیر قابل باور خلقت برامون آشکار خواهد شد.
می توان از یک دانه ی سنجد به کلیت بی انتهای هستی و ... و یا (هر چه اسمش باشد فرقی ندارد ) به خدا رسید .
تامل در خطوط منظم هسته ی سنجد ( زیبایی و تناسب رنگها ) پوست خوش رنگ اون وبافت میوه ی اون .
یا پرتقال یا هر چه ......
خیلی جالبه که بعد از دقایقی تامل و خیره شدن به اون و خوردنش ، دلم نمیاد هسته اشو دور بندازم ... شاید هاعده ای می گن آشغاله و می ندازن و این برامون عادی شده .
در حالیکه یک هسته ی سنجد یا هر چه نسخه ی ژنتیکی یک درخت سنجد است .به اندازه ی یک دانشگاه درس برای خداشناسی در یک هسته ، وجود داره .
و شنیدم پوست سنجد برای پوست انسان و درونش برای کل بدن و هسته اش برای استخوانها مفیده ....
ان الانسان لفی خسر
به درستی که انسان در خسران است : آیا وقتی بی توجه از کنار شکوه و عظمت گسترده در هر ذره ای رد می شویم ، این خسران نیست ؟؟؟؟
تنوع بااااا شکوه و خارق العاده ای که در اطراف ما ، در نزدیکی ما و در همه جا گسترده شده ، فرصتی هست که در خلقت نظاره کنیم .
وقتی کسی نتونه و نخواد و یا لازم ندونه به این عظمت توجه کنه ، به نظر می رسه طبق گفته قران ، پرده بر چشمها و گوشهایش هست و دلش مهر شده است .
گفتنی ها زیاده و هر کسی از یک جنبه می بینه و می گه ......
مگر تمامی دارند ؟!!!!!!!!!
الله اکبررررررررررررررررررررر
....
گگگگگگگللللللللل
ارسال یک نظر
لطفاً نظر خود را بخط فارسی بنویسید.
لطفاً فقط نظرتان دربارهی مطلب نوشته شده را بنویسید. و اگر پیامی برای نویسنده دارید، به پیوند "تماس با نویسنده" مراجعه نمایید.