مثلث حرص- خشم- تخدیر در کتاب ارزشمند "اراده کافی نیست –سرچشمه اعتیادها در درون ماست-، اثر آرنولد واشتون/دانا باندی و ترجمه حسام الدین معصومیان شرقی" ریشه ها و علل اصلی گرایش به اعتیاد، بررسی شده است. در اینجا فهرست ده باور مولد اعتیاد، به نقل از آن کتاب، ارائه می شود و به طور مختصر با گفتار مولانا مقایسه می گردد. اول: این ده باور مخرب؛ مولد و سرچشمه انواع اعتیادهای ریز ودرشت هستند ( ازمواد مخدر، قمار، انحرافات جنسی و الکل گرفته تا پرخوری و اعتیاد به ورزش و کار و ...و به جرأت می توان گفت که هر انسان اسیر "خود" معتاد است. معتاد به انواع چیزها؛ معتاد به تأیید شدن، معتاد به لذتهای سطحی، معتاد به دریافت عشق و محبت، معتاد به کسب موفقیت، معتاد به مقایسه و رقابت، معتاد به خشم، حرص، تخدیر و کرختی و . ...). بنابراین بدون شناسایی و حذف این باورهای اشتباه، بستر برای رویش انواع اعتیاد و عیوب شخصیتی آماده است. برای مبارزه با انواع اعتیاد، اراده به تنهایی، به هیچ وجه کافی نیست، زیرا اراده و هر نوع تلاش، از فردی که مبتلا به ده باور اشتباه اعتیاد پرور است؛ به رهایی از اعتیاد منجر نخواهد شد: ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش(جامی) در بهترین شرایط، اراده این فرد، باعث ترک موقت یک نوع اعتیاد و یا شکل گیری نوع دیگری از اعتیاد خواهد شد و در نهایت او را از چنبره اعتیاد نجات نخواهد داد. زیرا در واقع این نوع اراده کورکورانه فقط معلول را نشانه رفته است. (نکته مهم دیگر اینکه این ده باور؛ آگاهانه نیست و افراد ممکن است از آن آگاهانه سخن نگویند.) دوم: این کتاب بیشتر برای کمک به درمان اعتیاد است و فرد معتاد، برای ریشه کنی کامل اعتیاد، باید آگاهی، طرز فکر و احساسات خود را (که علت اصلی بروز اعتیاد هستند)، تغییر دهد. فرد مسلط شده بر ذهنش و مجهز شده به عقل و خرد ورای ده باور، قادر به تغییر سرنوشت خود خواهد بود. در صورتیکه اراده بدون عقل و روشن بینی، اراده کور و بی ثمر است. از آنجا که پیشگیری مقدم بر درمان است و با اصلاح این باورها می توان علل گرایش به انواع اعتیاد را ریشه کن نمود، بنابراین به خوبی می توان از یافته های این کتاب؛ برای پیشگیری از انواع اعتیاد و حتی نقص های روانی و بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی هم استفاده نمود. سوم: راه دوازده قدمی(twelve steps) یا همان انجمن معتادان گمنام (Narcotic Anonymous -NA-) با سابقه نزدیک به 60 سال، شاید مؤثرترین راه ترک اعتیاد در دنیا بوده است. در این کتاب به نیکی از این راه نام برده شده و از تجارب مفید آن استفاده بعمل آمده است. در ایران هم خوشبختانه بیش از دو دهه از فعالیت این انجمن می گذرد ((www.nairan.org . نگارنده این وبلاگ با تعدادی از افرادی که با کمک این روش، سالها از پاکی شان گذشته برخورد داشته است. آنها از شرایط روحی بسیار بالایی برخورداربودند و بر تأثیر معجزه آسای این روش در بهبودی شمار کثیری از معتادان، اذعان داشتند. همانطور که گفته شد؛ روشی که در ترک یک اعتیاد مفید و مؤثر بوده است و در عمل امتحان خودش را پس داده باشد؛ مسلماً می تواند در پیشگیری از انواع اعتیاد و حتی بیماریهای مختلف و همینطور در رشد شخصیتی افراد هم مفید باشد. و اما ده باور اعتیاد پرور: 1- باید کامل باشم و کامل شدن امکان پذیر است. 2- باید کاملاً قوی و قدرتمند باشم. 3- باید همیشه آن چیزی را که می خواهم به دست آورم. 4- باید زندگی بدون درد باشد و نیازی به هیچ زحمتی نباشد. 5- باید مرا تأیید کنند ومهم آن است که مرا چگونه ببینند و در این نمایش موفق باشم. 6- من آدم "بی کفایت" و "بی عرضه" ای هستم. 7- من از تغییر دادن زندگی خود "ناتوان" هستم. 8- دنیای بیرون می تواند اقتداری را که ندارم به من بدهد. 9- احساسات خطرناک هستند و باید پنهان یا سرکوب شوند. 10-من نیازهایم را باید به طور غیر مستقیم و فوری بر آورده سازم. مثلث حرص- خشم- تخدیر(تطبیق نظرات مولانا با ده باور اعتیاد پرور) با نگاهی اجمالی به فهرست باورهای فوق مشخص می شود که ارتباطی بین گفتار مولانا و این باورها وجود دارد: حرص و آز در قالب پنج باور اشتباه از بین ده باور اعتیاد پرور، پنج باور اول که خطای شناختی "باید" – رجوع شود به ده خطای شناختی، دکتر دیوید برنز- در آنها مشهود است؛ به نوعی از حرص و طمع درونی سرچشمه می گیرند. منشاء اصلی تمامی حرصها، حرص به چیزی شدن است. چیزی غیر از آنچه واقعاً هستیم! و این از اساس نشدنی است! حرص و آز و خواستن کور و سیری ناپذیر، از دیدگاه مولانا علت بسیاری از انحرافات بشر است که در داستانهای مختلف مثنوی به آن اشاره شده است: حرص کور و احمق و نادان کند مرگ را بر احمقان آسان کند! ریشه حرص در واقع فقر درونی و توهم است. حرص نسبت به "هیچ" یا "توهم" باعث می شود که "گنج خیالی" را دنبال کنیم. گنج واقعی(فطرت) در راه رسیدن به گنج توهمی از دست می رود. آنچه تو گنجش توهم می کنی از توهم گنج را گم می کنی این پنج باور که ریشه اصلی شکل گیری سایر باورهای خطا و اعتیاد هستند، به این علت مسأله سازند که در دنیای واقعی پیاده نمودن این پنج "باید"، نشدنی است. اصولاً ماهیت حرص و طمع همین نشدنی بودن و سیری ناپذیری آن است و اگر این خواستن یک بار به سیری و قناعت برسد، آنجا لحظه پایان "منیت" است. به همین دلیل منیت تا حد امکانش، اجازه نمی دهد که هرگز آن لحظه سیری، فرا برسد! خشم و عناد به خود در قالب الصاق برچسبهای منفی به خود اشکال عمده پنج باور اول این است که حصول کامل آنها نشدنی است! وقتی حرص و آز در یک طرف پاندول ذهنی است و ما را به شدت به سمت خواستن هر چه بیشتر سوق می دهد، آنگاه در برخورد با عدم بر آورده شدن آن خواسته یا سپری شدن لذت آن، آنچه حادث می شود؛ خشم و آزردگی روحی است. به عبارت دیگر خشم و رنجش نتیجه قطعی حرص و طمع و رفتن به آن طرف پاندول است. حتی به فرض بر آورده شدن هر آرزو، لذت و دوام رسیدن به خواسته محدود و موقتی است و دیر یا زود سپری می شود و آنگاه حرص به خشم تبدیل می شود. دو باور شماره 5 و 6 که خطای شناختی "برچسب" – رجوع شود به ده خطای شناختی از دکتر دیوید برنز- را یدک می کشند، در نتیجه مقایسه خود واقعی با خود ایدآلی و تولید نوعی "ملامت خود" شکل گرفته اند. خشمی که در برچسبهای بی کفایت، بی عرضه و ناتوان نهفته است، فشار زیادی را بر فرد تحمیل می نماید. این ملامت خود طوری فرد را آغشته با خشم می کند که با دیگران هم سر سازگاری نخواهد داشت: چون که هر دم راه خود را می زنم با دگر کس سازگاری چون کنم؟! احساسهای مخربی که از این برچسبها، منشاء می گیرند از یکطرف و عدم بر آورده شدن آرزوها و بایدهای قبلی مزید بر علت شده و چنان فرد را تحت فشار می گذارند که فرد را به سمت تخدیر و کرخت کردن این احساسها سوق می دهند. عوارض مخرب دیگر این احساسات منفی، بروز انواع بیماریهاست: خشم و شهوت مرد را احول کند زاستقامت روح را مبدل کند اگر شهوت را به صورت عام در نظر بگیریم، معادل حرص و طمع است. خشم تو تخم سعیر دوزخست هین بکش این دوزخت را کاین فخست خشم تو، زبانه آتش(سعیر) دوزخ است. به هوش باش و این آتش را خاموش کن که دام ( فخ) توست. تخدیر و کرخت کردن افکار و احساسات بالاخره سه باور آخر که ماحصل هفت باور قبلی هستند فرد را به سوی راه حلهای ساده، فوری و بیرونی برای تخدیر، کسب لذتهای سطحی و سرکوب احساسات و افکار سوق داده و او را به دام اعتیاد می کشانند: تا دمی از هوشیاری وارهند ننگ بنگ و خمر بر خود می نهند دعا: باشد که با ریشه کنی این ده باور مخرب و فهم عمیق گفتار مولانا، افراد زیادی در سراسر گیتی، از ورود به جهنم هرگونه اعتیاد مضر، ایمن باشند و مبتلایان هم از این دام رها و آزاد شوند. امین یا رب العالمین. |
۴ نظر:
باید فرق بین من واقعی و من ذهنی را شناخت . من ذهنی از هر مو قعیتی سو استفاده می کنه تا خودش رو نشون بده و از اب گل الود ماهی بگیره.
هر چیزی به حالت طبیعیش نیازی به تایید نداره وقتی وارد دنیای تعاریف می شه انتظار تایید داره. من ذهنی فقط در قالب تعبیرو تفسیر شکل می گیره باید قاطعانه در مقابلش ایستاد . این شناخت فقط در درک لحظه حال انجام می گیره نه باعزم و ارداه .
آقای بنانی عزیز ممنون از این مطلب غنی ...
در واقع به نظرم اینطور می رسه که ریشه ی تمام بدبختی ها ی آدمی ، " خواستن " است ...
وقتی " صبر " بر خواستن هامون بکنیم ...اون حالت زیبای تسلیم و رضا ... که با آغوش باز بپذیریم هر آنچه رو که تقدیممون می شه و اینکه حتی نخواهیم دوام اون رو ..... یعنی حالت هر چه بادا باد .... اونوقت این مثلث هرگز تشکیل نخواهد شد ...
از خودم می پرسم که : آیا موردی بوده که مولوی بر روی اون تامل نکرده باشه ؟!!!!
این انسان چه کسی بوده ؟!!!
من عادت ندارم و سوادش رو هم ندارم که از دیگران نقل قولهاشون رو بیارم در صحبتهام ....
ولی هر چی که درک کردم و به کسانی می گم ، می گن مثل اون موردی که مولوی گفته .... و من می رم دنبالش و می بینم که چقدر زیبااااااااااااا بیان کرده مولانا
درک مولانا رو می بوسم ....
و از شما ممنون که مطالب مرتبط رو با حوصله ف نظم و هدفدار ، در یکجا جمع می کنید ....
اقا متشکرم به دل نشست لذت بردم
فیلیپ سیمورهافمن هنرپیشه سرشناس به گفته خود بیست و سه سال پاک مانده و هروئین مصرف نکرده بود؛ اما مرگ ناگهانی او به علت افراط در مصرف هروئین این سوال را مطرح کرده که چرا ترک اعتیاد معمولا ناموفق میماند و فرد دوباره به مصرف ماده اعتیاد آور روی میآورد؟
http://www.bbc.co.uk/persian/science/2014/02/140205_me_philip_seymour_hoffman_addiction_relapse.shtml
ارسال یک نظر
لطفاً نظر خود را بخط فارسی بنویسید.
لطفاً فقط نظرتان دربارهی مطلب نوشته شده را بنویسید. و اگر پیامی برای نویسنده دارید، به پیوند "تماس با نویسنده" مراجعه نمایید.