چند روزی است کتاب "تحلیل رفتار متقابل" اثر یان استوارت و ون جونز و ترجمه دکتر بهمن دادگستر را می خوانم. به گفته مترجم، تحلیل رفتار متقابل نظریه ای است که با استفاده از آن می توان گامهای مؤثری در شناخت و درمان شخصی و رشد روحی روانی برداشت و همچنین این نظریه در بهبود روابط انسانی کاربردهای مؤثری دارد. این کتاب آخرین یافته ها و نظریات دانشمندان طراز اول این رشته را معرفی کرده است و روشهای بسیار پیشرفته و جدیدی در مورد رفتار و تحلیل رفتار متقابل را به گونه ای علمی بیان کرده است. به گفته مترجم که خود از این روش برای درمان افراد استفاده ها کرده است، این نظریه با فرهنگ بالنده ما هم همنوایی و همسویی دارد.
از آنجا که روشهای روانشناسی "شناخت درمانی" و "تحلیل رفتار متقابل"، افکار و احساسات و رفتار ما را به طور دقیق زیر ذره بین قرار می دهند و نواقص غیر منطقی آنها را نمایان می کنند، کمک مؤثری در توجه بهتر به درون هستند و ما را از تخیل و غرق شدن در امور غیر منطقی و غیر علمی، اوهام و خرافات دور می کنند و از آن طرف سود جستن از مشاهده گری، مراقبه و وضعیت آلفا و دعا، ذهن انسان را قدرتمند می کند تا بتواند خلاء ها و کمبود های روانشناسی غرب را بپوشاند. از طرف دیگر روابط آدمها مهمترین وسیله شناخت درون هستند و نظریه تحلیل متقابل بیشترین تاکید را در شناخت روابط کرده است. به همین دلایل تصمیم گرفتم از این پس و به تدریج نکاتی از کتاب و سایر منابع تحلیل رفتار متقابل را ارائه نمایم تاهم خودم بهتر بفهمم! و هم دوستانی که وقت خواندن کتاب را ندارند، استفاده کنند. در این خصوص از دوستان علاقه مند به مولانا و سایر شاعران و عرفا، می خواهم در صورتی که با اشعار یا مطالبی از فرهنگ ما برخورد کرده اند که به این نظریه نزدیک است، بنده را هم بی نصیب نفرمایند. البته در این سلسله مطالب خلاصه و شاید پراکنده، که به تدریج ارائه می شود در عین ساده نویسی سعی می شود جنبه علمی قضیه قربانی نشود. به هر حال هیچ چیز جای خواندن کامل کتاب را نمی گیرد!: تحلیل رفتار متقابل ترجمه (TA) transactional analysis است. می توان تجزیه تحلیل روابط آدمها هم ترجمه اش کرد! ابتدا توسط دکتر اریک برن ارائه شد و بعدها شواهد علمی فراوانی آن را تأیید نمود و سایر دانشمندان آن را تکمیل نمودند راه هاي بسياري براي شناخت خود وجود دارد. از آسانترين راه ها تحليل رفتار متقابل است .از اصول اساسي اين نظریه اين است كه هرچند مسايل ناراحت كننده پيرامون ما وجود دارد، ولي ما مي توانيم با آن مسايل برخوردي منطقي داشته و واكنشي درست و آگاهانه از خود بروز دهيم. پس از آشنايي با تحليل رفتار متقابل و شناسايي كاركردهاي والد و بالغ و كودك با خودتان و ديگران بهتر كنار خواهيد آمد و موفق خواهيد شد نوعي خودشناسي عميق را تجربه كنيد. هدف، شناخت ساختار شخصيت خويش است تا بدانيم چرا در زندگي خود به شيوه اي خاص فكر، احساس و رفتار مي كنيم. سپس آن را به دلخواه خويش تغيير دهيم. به اين ترتيب تحليل رفتار متقابل به انسان ها كمك مي كند تا تعادل در شخصيت را بشناسند و رفتار خود را بر اساس آن تنظيم كنند. حالات نفسانی یکی از اساسی ترین بخش این نظریه که آن را از سایر روشها ی روانشناسی متمایز می سازد، این است که شخصیت ما از سه حالت نفسانی متفاوت و مجزا تشکیل شده است: والد، بالغ، کودک. والد: زمانهایی ممکن است که رفتار، احساسات، و افکار من درست شبیه یکی از والدینم و یا کسانی که جانشین آنها بودند باشد، در این صورت من در حالت نفسانی والد خود قرار دارم. بالغ: اگر رفتار، احساسات، و افکار من در واکنش به اتفاقات و مسائل، این زمانی و این مکانی باشد؛ و از تمام توانایی هایم به عنوان یک فرد بزرگسال بهره گیرم، در حالت نفسانی بالغ خود قرار دارم. کودک: زمانهایی نیز ممکن است رفتار احساسات و افکارم درست مانند زمانی باشد که کودکی بودم، در این صورت در حالت نفسانی کودک قرار دارم. فرضیه های فلسفی تحلیل رفتار متقابل: "انسانها ذاتاً خوب هستند" "همه توانایی فکر کردن- منطقی را- دارند" "سرنوشت آدمها به دست خودشان تصمیم گیری شده است و این تصمیمات را می توان تغییر داد"
|
۱ نظر:
سلام
نمیدانم این بررسی رفتار متقابل و روشن کردن جوانب آن ، تا کجا میتواند به من کمک کند........فقط این را میتوانم بگویم که از ساعت هشت و نه صبح تا ساعت نه شب باید در شرایطی از برخورد های متقابل به سر ببرم که گاهی مواجهه با افرادی است که واقعا کنار آمدن با آنها مشکل است.....
بارها با خودم میگویم ، بر طبق اصولی که تا به حال یاد گرفته ام ، حتما برداشت و قضاوتی که در این نوع برخوردها با مردم دارم نشأت گرفته از اشکالات درونی خودم است..و طبق گفته مشهور، عیبی را در دیگری میبینم که خودم هم آنرا در خود دارم...
اما واقعا دست روی نکته لازمی گذاشته اید....بهترین محل یادگیری و تست آنچه باید در خودمان ملکه کنیم و به کار ببریم همین موفقیت در مدیریت برخوردهای بیرونی است....... یک جور محک خوردن عملی است از آنچه تا به حال در مورد شناسایی هویت فکری دانسته ایم.....
البته با کریمان کارها دشوار نیست.....و با دوستان همدل و همفکر ،.... اما غائله وقتی بالا میگیرد که در میانه لشکر اشقیا گیر می افتیم....
انصاف بدهید، موفقیت در کار به این سادگی ها هم نیست.....
فکر میکنم خیلی تمرین میخواهد......مثل آموزش رانندگی،.... اول در جاهای خلوت و سرعت های پایین و به تدریج در میانه شلوغی و ترافیک های سرسام آور !!!
ممنون
ارسال یک نظر
لطفاً نظر خود را بخط فارسی بنویسید.
لطفاً فقط نظرتان دربارهی مطلب نوشته شده را بنویسید. و اگر پیامی برای نویسنده دارید، به پیوند "تماس با نویسنده" مراجعه نمایید.