با سلام خدمت همه دوستان گرامي و آرزوي شادي دروني براي همگان؛ پاسخ دوستان عزيز در مطلب قبلي در اينجا ارائه مي شود: ارغنون: بله تمرين اصولي و ريشه اي همانا پاكسازي انبار بزرگ تلقين هاي قبلي؛ با استفاده ازروش مشاهده افكار و احساسات و سكوت درون! و اجتناب از پاندول ذهني حرص و خشم است. بنظرم تلقينات قبلي منفي نهفته در ذهن؛ ريشه بيماريهاي جسمي و روحي است. تلقين پس از ورود به وضع آلفا بيشتر دارويي براي دردمندان خاص است كه فرصت كارهاي عميقتر را ندارند. حضور ساكت در وضعيت آلفا خيلي بيشتر مفيد است ولي ذهن خيلي طولاني نمي تواند در آن سكوت مستقر شود؛ بنابراين يا ابزار مشاهده (يا تلقين و تجسم) براي تداوم آن لازم است. Tabkom: هدفم از اين مطلب بيشتر كمك به بيماران خاص بود كه بدانند نعمت و ابزار نيرومندي در اختيارشان هست. ولي شايد اين گونه تمرينها براي ذهنهاي آشفته هم ( كه ذهن همه ماست!) كه دسترسي به تمرينهاي ديگر را ندارند؛ لازم باشد. در هر صورت همانطور كه گفتيد اين ها ابزار هستند و به عبارتي هميشه بايد متوجه باشيم كه تغيير سلول در زندان؛ با رها شدن كامل از زندان متفاوت است. عطا: اطلاعاتم در مورد مطلب خاصي كه گفتيد كامل نيست. ولي به طور كلي از آنجا كه در خواب امواج عميق تر دلتا و تتا غلبه دارند شايد نوعي خلسه از نوع دلتا و تتا باشد كه خلسه عميقتر از آلفا ست. البته در خلسه اگر آگاهي و حضور وجود داشته باشد خلسه مفيد است در غير اين صورت نوعي تسلط نا خود آگاه است كه در خواب ديدن هم اتفاق مي افتد. خلسه دلتا وتتا و آلفا اگر همراه تخيل و تسلط ناخود آگاه باشد؛ بنظرم اغلب مفيد نيست و حتي ممكن است مضر هم باشد؛ هر چند مي تواند انسان را وارد دنياها و قدرتهاي بيشمار كند. ولي اگر اين خلسه ها همراه مشاهده و سكوت ذهن باشد نتيجه با عشق و آرامش و پاكسازي ذهن همراه مي شود و انسان را به هدف غايي نزديك مي كند. در حالتي كه گفتيد بهترين كار مشاهده تنفس و مشاهده حسهاي بدن و مشاهده بي غرضانه افكار و احساسات است. اگر در خلسه هم حس خوبي داريد حرص زدن و ميل به تكرار آن حس بايد مشاهده شود. يكي از دلايلي كه بر نماز و عبادت و مراقبه در صبح زود بعد از بيداري از خواب تاكيد مي شود؛ افكار پريشان ناخود آگاه همراه با حرص و خشم است كه در خواب نمايان شده اند؛ كه بهتر است پاكسازي و خنثي شوند! گاهي با حال خوب به خواب مي رويم ولي به هنگام بيداري پس از خواب؛ احساس بدي داريم. دليلش همين اوهام به سطح آمده در خواب است! |
۲ نظر:
اقای بنانی مرسی از وقت ویزه ای که جهت پاسخ به تک تک کامنتها می گذارید واقعا حوصله و وقت لازم دارد.
در خصوص وضعیتی که شرح دادم ( بیدار شدن نیمه های شب) باید بگم که حداقل احساس خود ادم این است که بیدار است و محیط واقعی پیرامون خود را می بیند منتها مغز به طرز شگفت آوری تخیل آفرین است در ان فضا از دید آدم تمام تخیلات (شاید ایده ها کلمه مناسبتری باشد) در عالم واقعی اتفاق می افتند و قابل حصول هستند ولی وقتی آن حالات بعدا به صورت خاطره بروز می کنند متوجه می شویم که همه چیز غیر واقعی و غیر عقلانی است. ( کاملا شبیه آدمهایی است که در عالم نئشه به سر می برند حرفها و گفته ها از نظر خودشان در آن حالت واقعی است ولی از دید ادم غیر نئشه که حرفهای طرف را می شنود متوجه می شود که طرف دارد پرت و پلا می گوید)
یک نصیحت معروف در این زمینه است: می گویند حرف سه نفر ( یا سه موقعیت را باور نکن) حرفهای پای منبر! حرفهای ...( سانسور) و حرفهای پای منقل!!!
...
حال اصل حرفم این بود ایا می شود این حالتهای نیمه شب( که بدون مصرف مواد مخدر بوجود می آیند) را به نحوی هدایت کرد که مفید واقع شوند شما نیز جهت راهنمایی به نکات خوبی اشاره فرمودید منتظر می مانیم تا یک نیمه شب دیگر بطور اتفاقی بیدار شویم!!!.
یک نکته دیگه در راستای صحبت شما: در اسلام تاکید زیادی به نماز شب شده است شاید برای این بوده است که در نیمه های شب چنین حالاتی بر ذهن حکمفرما است
با سلام
با سلام
فکر میکنم در زمان رسیدن به مرحلهای که امواج آلفا ایجاد میشود از این من و آگاهیهای آن و این زمان و مکان که الان میشناسیم هیچ خبری نیست و در موقع مراقبه، وجود هر گونه احساس و آگاهی که در این سطح روزمره با آن آشنا هستیم نشان از این دارد که در همین سطح عادتی هستیم و تغییری پیش نیامده ، البته شما بعد از توقف تولید امواج آلفا میتوانید آن لحظات را به صورت خاطرهای شفاف یا حافظهای ضبط شده به خاطر بیاورید،............یک نکته جالب این که، گذر زمان در آن حالت هیچ ارتباطی با زمانی که الان احساس میکنیم ندارد....مثلا شاید شما به اندازه ده دقیقه در آن حالت گذرزمان را درونا داشته اید اما در زمان فعلی فقط ده ثانیه گذشته باشد.......
به هر صورت فقط باید شخصا تجربه شود .
ممنون
ارسال یک نظر
لطفاً نظر خود را بخط فارسی بنویسید.
لطفاً فقط نظرتان دربارهی مطلب نوشته شده را بنویسید. و اگر پیامی برای نویسنده دارید، به پیوند "تماس با نویسنده" مراجعه نمایید.