علم و ثروت، در دنیای رقابتی امروز موجب کسب قدرت و امکانات ورفاه بیشتر است. اما اینها بدون "هنر زندگی کردن"، تابلوی خشنی از زندگی را رسم می کند و رفاه و خوشبختی واقعی را از همگان سلب می نماید. هر فرد یا جامعه ای که علم و ثروت بیشتری داشته باشد می تواند سایر افراد و حتی طبیعت را به زیر یوغ خود در آورد. ابزار کسب علم و ثروت هم IQ و زرنگی و تلاش و تقلاست و شاید همدلی و عشقی هم لازم نباشد؛ این می شود که زمین و آب و هوا آلوده شده و خونها ریخته می شود و در نهایت زمین مادر از علم و ثروت و زندگی واقعی هم تهی می گردد. اما برای هنر زندگی، تقویت و تحکیم هوشهای هیجانی و معنوی و محبت و همدلی لازم است تا عشق و صلح و هماهنگی گسترش یابد و مراقبه، ابزاری است برای تقویت این هوشها و توانایی های از یاد رفته.
وقتی هنر زندگی کردن آموخته شود علم و ثروت هم بهتر بدست می آید و هم بهتر حفظ و نگهداری می شود، بدون اینکه جنگی به پا شود یا محیط زیست و طبیعت آلوده گردد.
در واقع آنکه علم و ثروت دارد در نور است ولی بدون هنر زندگی کردن از نور به تاریکی خواهد رفت ولی کسی که هنر زندگی کردن را بلد است، در نور است و اگه علم و ثروت داشته باشد که نور علی نور است. ولی درغیر این صورت هم در نهایت علم و یا ثروت بدست خواهد آورد و از نور به سمت نور خواهد رفت.
پس چه بهتر که انشای قبلی را که سالیان دور نوشته بودیم پاک کنیم و از نو طرحی هوشمندانه ( بر اساس همه هوشها ) را بنویسیم تا آینده بهتری را بسازیم.
|