لم صخره نوردی!!
بزرگترین اشتباه در قبال "منیت" این است که خود را با آن یکی قلمداد کنیم. این اشتباه همان identify نمودن یا تعیین هویت با منیت است که به اشکال مختلف ترجمه یا عنوان شده است که یکی نمودن، این همانی یا همانند سازی از جمله آنهاست. یکی نمودن خود با ذهن و محتوای آن را اکهارت تله؛ و خودی پنداشتن افکار بیگانه را محمد جعفر مصفا؛ و آمیزش با نفس را حضرت مولانا از بزرگترین حربه های نفس می دانند.
مولوی حداقل در یک داستان، به طور دقیق به این حربه نفس اشاره نموده است و مشکل بودن خلاصی از این "دام چسبنده" را به زیبایی هر چه تمامتر تأکید نموده است.
ابتدا شرح آن داستان مثنوی را تا حدود زیادی در این قسمت مطالعه نمایید، تا اصل داستان در قسمت بعدی باز گو گردد!! (دوستان می توانند از شرح داستان، اصل داستان را حدس بزنند و جایزه دریافت کنند!!!)
راهکار عملی پر قدرتی برای غلبه براین دام نفس که جاذبه شدیدش ما را در خودش حل می کند!، لازم است؛ که کمتر به طور دقیق و اصولی به آن اشاره شده است. بنظر می رسد که مراقبه بصیرت یا ویپاسانا از راههای منحصر به فرد برای عبور از این معضل است ( دعای خالصانه هم یکی از راههاست) . در این قسمت سعی می شود با یک مثال از نوع تصویر سازی، این معضل و راه حل عملی غلبه بر آن ( و همزمان داستان مولانا!) شرح داده شود:
تصور کنید که در یک گودال پست و تاریک که معادل سطح پایین انرژی است، منیت و اعوان و انصارش از جمله خشم و شهوت و افکار منفی مستقر هستند و هر از چند گاهی یکی از آنها ظاهر شده و با ما یکی می شود. جاذبه کاذب این گودال مخوف، آگاهی و توجه استحاله و معیوب شده ما را به خودش معطوف نموده و ما هم در آنجا بسر می بریم و خود را در آنجا با منیت یکی می پنداریم.
گاهی که آرامش قبل از طوفانی! بر قرار است و روشنی نسبی در ذهن وجود دارد و ما هم کتابهای عرفانی مطالعه کرده ایم، پیرو سخن عرفا، سعی می کنیم مواظب باشیم تا خود را با منیت یکی نپنداریم و از آمیزش با آن بپرهیزیم.
به خود نهیب می زنیم که هر وقت اوضاع بحرانی شد و منیت ارضاء خودش را طلب کرد، از اتصال و آمیزش با او اجتناب خواهیم کرد. اما به محض نیاز منیت، و بوجود آمدن بهانه، غولها و هیولاهای خشم و حرص و..ظهور می کنند، بزرگی ظاهری آنها از یک طرف و تاریکی که با خود می آورند از سوی دیگر ابزار اصلی مبارزه با نفس؛ یعنی چشم را از ما می گیرند. بعد از کور شدن، در چشم بر هم زدنی، به تعبیر دقیق مولوی؛ خودمان داوطلب آمیزش با منیت می شویم! و با آن یکی می شویم!
در اوج آمیزش، دو نفر به وحدت می رسند و کاملاً یکی می شوند! از این آمیزش و یکی شدن و وحدت وجود و پیوند نا مبارک!! با نفس یا منیت، آبستن درد و رنج و بدبختی می شویم. نوزادی که از این آمیزش زاده می شود، واکنش و عمل زشتی است که به صورت گفتار و رفتار اشتباه از ما سر می زند و ما را در رنج و بدبختی بیشتری غوطه ور می کند. این واکنشهای ما خواسته ی نفس را در حال و آینده تأمین می کند: در زمان حال بروز واکنش مطلوب منیت و در آینده؛ تجمع خاطره این واکنشها و تکرار این آمیزش و زایمان، جاده را برای رفتن به جهنم، با زشتی های تکثیر شده، بیش از پیش صاف و هموار می کند!!
فاصله گرفتن از آمیزش با منیت
راه نجات از این مخمصه، تفکیک و فاصله گرفتن از این اتصال و پیوند است. چاره ای نیست جز اینکه تراز انرژی خود را ارتقاء دهیم. به خود و منیت ثابت کنیم که از جنس منیت نبوده و آمیزش با منیت برازنده ما نیست. برای اینکار بهتر است در اسرع وقت از صخره یا دیوار بلندی که در کنار این گودال پست قرار دارد بالا برویم.
با اوج گرفتن و بالارفتن از این دیواره دو اتفاق می افتد:
اول سطح انرژی ما بالا می رود و قدرت و پاکی لازم را برای حیات الهی پیدا می کنیم. در سطح بالای ارتعاشات انرژی، آرامش، پاکی، صبر، شادی و قدرت ملکوتی به جای خشم و حرص ما را احاطه خواهد کرد و نسیم رهایی بخش را حس می کنیم. دوم، از آن بالا می توانیم با تغییر زاویه دید و کنده شدن از منیت، آن را به صورتی که هست یعنی ضعیف و توهمی ببینیم. غولهای سابق را این بار ریز و ریز تر مشاهده می کنیم و به آنها می خندیم! با این اوج گیری و فاصله گرفتن و تفکیک خود از منیت؛ از عمق چاه رنج خلاص می شویم:
تو درون چاه رفتستی ز کاخ
چه گنه دارد جهانهای فراخ
اما می ماند چگونگی بالا رفتن از دیواره یا به عبارتی اوج گرفتن و خروج از "جهنم چاه منیت" و ورود به "بهشت جهانهای زیبا و وسیع" بالای چاه:
از دور، دیواره صاف بنظر می رسد. اما در مشاهده گری بی غرض و در مراقبه و مشاهده ی حسهای بدنی و دم و بازدم، دستگیره و محل قرار گرفتن دست و پاها برای صعود نمایان می شوند. با کمک این پله های ظریف ( مشاهده تنفس و حسهای بدنی ) می توان به راحتی تا ملکوت خدا صعود نمود و خود را از آمیزش با منیت نجات داد.
برای اینکه این فاصله گرفتن اتفاق بیفتد باید نشان دهیم که "سنخیت" ما با منیت متفاوت بوده و آمیزش با آن امکان ندارد. همانطور که آمیزش و جفت شدن عقاب تیز پرواز و بینا، با موش کور امکان ندارد.
بهتر است برای خوبی خودمان، شرافت و پاکی و قدرت ذهن خود را پرورش دهیم: اخلاق درونی و قدرت تمرکز ذهن را تمرین نماییم و لحظه به لحظه با اسکن نمودن حسهای بدنی در زمان حال، حاضر باشیم. اقتدار صبر و تعادل ذهن را در فراز و نشیب زندگی، ( با اشراف بر موقتی و گذرا بودن حسهای بدنی، تمایل ها و هیجانها و افکار مورد مشاهده)، به منصه ظهور برسانیم.
|