فقط مشاهده


   مشاهده گري بي غرض یا مشاهده ی صرف؛ يعني ديدن تغييرات مداوم ذهن و بدن و مشاهده ی مشاهده کننده در هر لحظه، بدون دخالت "منيت"... فقط بدانيم ذهن هم اكنون در چه حالتيست و با پذیرش آن حالت، يقين بدانيم كه اين وضع ناپايدار است و مي گذرد..هیچ کار دیگری لازم نیست..اگر سعي كنيم كار بيشتري انجام دهيم از مشاهده ی درست خارج شده و دچار "منیت" شده ایم و حالمان بد می شود...بنابراین هيچ كنترل و ملامتي يا توقع نتيجه اي لازم نيست...بروز نتیجه وظیفه ما نیست.. خودش در وقت مناسب فرا خواهد رسید..

   به عبارت ديگر در اين مشاهده، ردي از خشم نباشد يعني سركوب، نپذيرفتن و پنهان كردن وضعيت فعلي ذهن.. يا ملامت خود بابت اين وضعيت...

   از سوي ديگر حرص براي هر گونه تغيير يا نگران نتيجه بودن، يا حرص براي غرق شدن در وضعیت پیش آمده و به طور عمدي غرق شدن در افكار و هيجانات وضعيت فعلي.. و واكنش دادن بر اساس آنها( با حرف زدن يا عمل كردن..) نباشد... معناي ديگر "وراي منيت بودن" همين است.

   اگر هم مشاهده گری را فراموش کردیم و حالمان بد بود: به محض یاد آوری، فقط  دوباره شاهد زنجیره ی افکار.. هیجانها و متعاقب آن ... و میل شدید به حرف و عمل واکنشی ..و سپس بروز رفتار و گفتار واکنشی و درد و رنج همراه آن ، که به دنبال هم آمده اند، باشیم..اینکه هم اکنون در کجای این زنجیره هستیم؟

   "شاهد بودن معصومانه و خالص"، قوی ترین و پاک ترین دوست انسان برای زاهد شدن و رسیدن به خداست:

حق همی خواهد که تو زاهد شوی
تا غرض بگذاری و شاهد شوی

   مشاهده ي "مشاهده كننده" هم لازم است: اينكه مشاهده كننده با خشم نگاه مي كند يا دنبال نتيجه است يا فشار شديد مي آورد كه واكنشي صورت دهد! يا در آرامش فقط نگاه مي كند..اگر مشاهده گري هم غايب است بدون ملامت فقط متوجه و شاهد غیبت و فراموشی آن باشیم ...اينكه مثلاً چند ساعتي است مشاهده گري غايب بوده است و ذهن غرق در افكار و هيجانات و درد و رنج بوده است...