تفكر علمي ، تفكر زائد، بايدهاي ذهني و اعتياد (8)


يك خطاي استراتژيك مغز!!

در ادامه پاسخ 2، در خصوص پذيرش اتفاقات لحظهء حال و پذيرش حال بد، نكته اي وجود دارد و اينكه عادت ذهن يا مغز در برخورد با مسائل عيني و بيروني طوري است كه در اسرع وقت مسأله بايد بر طرف شود. اين عادت در مورد خطر هاي واقعي يا مسائل واقعي زندگي به درد مي خورد و مفيد است و پذيرش اتفاقات بيرون در اين حوزه لازم نيست. غير از اين هم اگر بود نسل بشر منقرض مي شد. اين تاكتيك ما را از خطر و آسيب واقعي نجات مي دهد و رفاه و آسايش را به دنبال خواهد داشت. البته در اينجا هم مي توان با ممارست، همراه با پذيرش دروني لحظه حال و حفظ خونسردي، با سرعت عمل نمود. اما واكنش سريع غير ارادي هم در مواردي لازم است.


ما اين عادت ذهن در برخورد با مسائلي كه حل آنها زمان بر است يا نياز به كار گروهي است يا نياز به صبر و حوصله دارد و مهمتر از آن:

و به ويژه در مواجهه با مسائل ذهني نظير حال بد و فكر مخرب، موجب دردسر است. زيرا ذهن بر اثر اين عادت مي خواهد بي صبرانه و هر جور شده در اسرع وقت از شر "حال بد" و "فكر مخرب" خلاص شود.

در صورتي كه ذهن متوجه نيست كه اين بار با خطر واقعي مواجه نيست. خطر "غير واقعي و توهمي" است و اگر كمي صبر كند مي بيند عليرغم تلقينهاي "خيلي افتضاح و غير قابل تحمل است..آبرويم مي رود و زندگي ام بر باد مي رود و...." وضعيت قابل تحمل است و زنده مي ماند!!! فكر و خدمه آن(هيجان فكري) به تنهايي و زير سايه مشاهده گري قابل تحمل هستند.

اما سركوب همراه خشم و ملامت "حال بد و فكرهاي همراه آن"، نديدن آنها و پناه بردن به انواع مخدرها يا غرق شدن در آنها همراه با حرص زدن براي پيدا كردن راه حل از طريق افكار مخرب ديگر!و..منجر به رفتار و گفتار عجولانه، غير ضروري و آسيب رسان شده، سلامتي جسمي و رواني خود و اطرافيان را با خطر واقعي مواجه خواهد كرد. اين نتيجه نقض غرض است زيرا ذهن يا مغز مي خواست با اين تاكتيك از خطر و آسيب برهد!!!
باور نداريد؛ ارتباط پرخاشگري و كردار اشتباه ناشي از خشم و هيجانهاي فكري مخرب را در تصادفات جاده اي، نزاع هاي خياباني و انواع جنگهاي گروهي، بلاي اعتياد به مواد مخدر، الكل، پرخوري و چاقي، انواع بيماريهاي جسمي نظير سرطانها و سكته ها و...ببيند و به اين خطاي استراتژيك مغز در اين حوزه ، كه ناشي از باورهاي اشتباه و خود ساختهء بشر است، اعتراف نماييد!!