کمپین مولانا برای نخریدن ماهی قرمز و ترقه
ای برادر ماهی قرمز نخر
باش دائم از ترقه بر حذر
در حالت خواب و بیداری، مولانا را در لباسی شبیه عمو نوروز دیدم که کمپینی علیه خرید ماهی قرمز و ترقه راه انداخته و در این زمینه چند بیتی می سرود:
ای برادر ماهی قرمز نخر
باش دائم از ترقه بر حذر
حبس ماهی در درون تنگ تنگ
تنگ تنگ= تنگ اول با ضمه ت و در مجموع به معنای ظرف شیشه ای کوچک
حبس روزی تو باشد ای مشنگ
مشنگ= نوعی غله است ولی در اینجا کسی است که هر را از بر تشخیص ندهد. البته هر و بر هم دو صدایی است که هر چوپانی از آنها برای صدا کردن گوسفندان به طرف خودش(هر) و برای جلو راندن و دور کردن آنها (بر) استفاده می کند. کسی که غرق حماقت است به چوپانی تشبیه شده که تفاوت این دو صدای ساده را هم بلد نباشد و به درد چوپانی نخورد. البته این ندانستن نا مطلوب(فکر منفی) با آن ندانستن مطلوب ( آگاهی ور ای فکر) چه فرسنگ ها از هم دور و متفاوتند. بابا طاهر هم نوع دوم ندانستن هر از بر را ستوده است: خوشا آنانکه هر از بر ندانند نه حرفی وانویسند و نه خوانند. برگردیم به اصل کمپین!!
ارمغان آن همه صوت عظیم
چیست؟ جز دوری لطف کریم
خشم و کینه روزی ات را کم کند
بخت خوش، از این حوالی رم کند
آه ماهی، آه آن ترسنده پیر
می کند دائم ترا خوار و اسیر
خشم اشکال مختلف دارد حتی خندیدن، اگر به افتادن دیگران باشد(موضع برتر) و نه خنده بی دلیل کودکانه(موضع برابر)، نوعی بروز خشم است. و خشم به هر شکلی که باشد، ما را از شکر نعمت خدا و رضایت او و نزول و تداوم انواع نعمت ها دور می کند. تجربه بشر هم ثابت کرده که هر چه عمل به اخلاق واقعی و مراعات حال دیگران و حتی حیوانات و محیط زیست و..و دوری از خشم و دروغ و.. در هر جامعه ای پر رنگ تر شود، رونق اقتصادی هم بیشتر خواهد شد.
برخی هم می گویند که خشم جوانان را نباید سرکوب کرد و بایستی در گفتار و رفتار پرخاشگرانه، آن را بروز دهند. این سخن هم فقط نصفش درست است. بله خشم را نباید سرکوب کرد ولی اجازه بروز آن به شکل گفتار و رفتار آزار دهنده برای دیگر موجودات هم جز تشدید خشم نیست. خشم را با خشم نمی توان از بین برد. به قول مولانا خون به خون شستن محال است و محال. درمان خشم فقط یک راه دارد:
راه عاقلانه، راه میانه و به دور از افراط و تفریط است: با آموزش مشاهدهء عینی و بیطرفانه خشم، بدون اجازه بروز بیرونی آن، هم از سرکوب آن ممانعت شده و هم از بروز آن جلوگیری کرده ایم. البته مشاهدهء خشم می تواند دو نفره یا چند نفره در محیطی دوستانه هم صورت گیرد و در آخر با آرزوی بهترین ها باشد برای کسی که به هر دلیلی از او رنجیده ایم و البته پیدا کردن راه حل برای برون رفت از مسائلی که با خرد ورزی یا خرد جمعی قابل برطرف شدن هستند. و این در زیر سایهء مشاهده عینی و بی غرضانهء مسائل درونی، عملی است. به قول حضرت مولانا:
حق همی خواهد که تو زاهد شوی
تا غرض بگذاری و شاهد شوی
شکنجه ماهی گرسنه در ظرفی تنگ و مرگ زود هنگام این موجود زبان بسته، نوع پنهان خشم و نادانی و عدم ادراک انسانی است. ترساندن دیگران و خندیدن به ترس دیگران هم نوعی تخلیه خشم است. البته اگر مردم ترقه را کنار بگذارند کم کم به فکر ترک سایر آلودگی های مخرب صوتی هم می افتند. بوق زدن های بی دلیل و از روی خشم هم یکی از این موارد است. گاهی که به شهر دور افتاده یا طبیعتی بکر می رویم لذت سکوت را تازه درک می کنیم ...بگذریم که راه دراز است و...
برای داشتن سالی پر از شادی و برکت الهی، با کمک جشن چهارشنبه سوری بدون ترقه، نارنجک، خشم و وحشت و همینطور سفره هفت سین بدون ماهی قرمز زنده و جاندار تحت شکنجه، بازار پرورش و تکثیر و تجارت این موجودات زبان بسته و مظلوم و خرید و فروش ترقه و نارنجک را از رونق بیاندازیم.
با آرزوی سالی شاد و پر برکت با تغییر نگرش و سبک زندگی مان
موضوع: اخلاق، پذیرش مسؤولیت، تغییر سبک زندگی، خشم، عشق، مشاهده گری، مشاهده جمعی