مشاهده ترس
عقل جزوی آفتش وهم است و ظن
زانکه در ظلمات شد او را وطن
بلكه مي افتي ز ترس دل به وهم
ترس وهمي را نيكو بنگر بفهم حضرت مولانا
1- ترس طبیعی
همانطور که قبلاً گفته شد ترس یک مکانیزم دفاعی و طبیعی برای مقابله به موقع و سریع در برابر عوامل خطرناکی است که جان ما را تهدید می کند! بدون این مکانیزم خداداد، نسل بشر منقرض می شد. این ترس طبیعی از هوش بدنی و آگاهی ورای فکر و مکانیزم یا پاسخ جنگ یا گریز Fight-or-Flight Response منشاء می گیرد.
2- ترس روانی و خود کاذب
در اینجا منظورمان ترس های روانی و ذهنی است. ترس هایی که در واقع در خود کاذب یا "خود جدا مانده " ریشه دارند. خود کاذب از دو کیفیت اصلی برخوردار است: فقدان یا کمبود؛ و ترس یا مقاومت. کیفیت فقدان و کمبود سبب می شود که دچار حرص و طمع شود و به موضوعات چنگ بیاندازد تا این فقدان را بلکه جبران کند.
کیفیت ترس یا مقاومت (ریشه ترس مقاومت یا نخواستن و فرار است) هم باعث می شود که در مقابل موضوعات نا خوشایندش، مقاومت بورزد و نسبت به آن ها واکنش خشم، سرکوب، ترس و یا فرار نشان دهد.
3- مشاهده ترس از طریق خود حقیقی(آگاهی ورای فکر)
ترس روانی مانند اغلب هیجان های روانی و فکری، تلفیق و ترکیبی از افکار و حس های بدنی body sensation است.
اما آنچه باعث قدرت گرفتن و ماندگاری ترس می شود، حاشیه ترس است. یعنی به محض بروز ترس، افکاری در ذهن ما خطور می کند: من باید از این ترس رها شوم. من این را نمی خواهم... در واقع با این مقاومت فکری، ترس قوی تر می شود. زیرا ماهیت ترس بر مقاومت، عدم پذیرش و فرار استوار است.
حال اگر بتوان " افکار حاشیه ترس " را معلق نگه داشت و به جای آن؛ اشتیاق و کنجکاوی برای شناخت ترس را جایگزین نمود، می توان به مشاهده ناب ترس اقدام نمود.
مانند زمانی که در کوه به یک گل کوچک عجیب برخورد می کنی و می خواهی آن را از نزدیک خوب ببینی! ترس را هم با کمک آگاهی ورای فکر؛ مشاهده و لمس کن!
با معلق نگه داشتن افکار حاشیه ترس، آنچه از ترس باقی می ماند حس های بدنی(افزایش ضربان قلب و تغییر ریتم تنفس، گرما ، سرما، مور مور، سنگینی، فشار و...) در ناحیه سینه یا شکم است که آنها هم نه خوب هستند و نه بد! نوسانی از انرژی آگاهی ناب هستند...
با این تمرین مشاهده گری، کم کم با اصل وجود خود، یعنی خود حقیقی (متعالی ) یا همان فضای بیکران آگاهی ناب، آشنا می شوی.
فضایی که هیجان ها، افکار، صداها، بوها، رنگ ها، حس های بدنی به شدت متغییر و زود گذر در آن عبور می کنند. موضوعات زود گذر آگاهی از این فضا می گذرند بدون اینکه به آن آسیب بزنند:
4- مولانا و دو خصوصیت خود متعالی
"فضای بودن و آگاهی بیکران خود متعالی" از موضوعات آگاهی، از حوادث مختلف و حتی مرگ آسیب نمی بیند. به قول حضرت مولانا:
زهره دارد حوادث طبعی
که بگردد بگرد لشکر ما
علاوه بر آسیب ناپذیری، فضای عشق و صلح بیکران هم از دیگر خصوصیات خود متعالی است:
چه گرمیم، چه گرمیم! از این عشق چو خورشید
چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست، خدایا
موضوعات بیرونی، افکار و هیجان های ذهنی از جمله ترس ها، چنان توجه ما را به خود جلب کرده اند، که از اصل وجود و فطرت الهی مان غافل مانده ایم. مسلم است؛ هر چه به خود متعالی و آگاهی ورای فکر که اصل وجود ماست، بیشتر نزدیک شویم و دروغین بودن خودکاذب را بهتر درک کنیم، ترس های روانی ضعیف تر شده و آرامش و صلح درونی را که همواره همراه ما بوده است؛ ملاقات خواهیم کرد...
کلید واژه: اصالت انسان، توهم خود، مشاهده گری، ترس
کانال سایت: https://t.me/avazedoust